فرشته کوچولوی ما

پایان 3ماهگی

هوالمحبوب پسرگلم 3ماهگیت تموم شد وبا وزن 5750 ووارد 4ماهگی شدی.. چقدر زود میگذره. هر روز خوشمزه تر وشیرین تر از دیروز میشی... وقتی میخوای شیر بخوری دیگه شیطون شدی هی 1نگاه این ور 1نگاه اونور میکنی ومیخندی وبعد دوباره ادامه میدی..یعنی اون لحظه دلم میخواد قورتت بدم بس که شیرین میشی.. برامون با قهقهه میخندی وای که چقدر عزیزمیشی اون لحظه پتو رو از رو خودت میزنی اونور .هی میام میندازم روت میام میبینم با پا تمام تلاشتو کردی که از روت بره کنار! خلاصه خیلی خوشمزه شدی عزیزم چهارشنبه 27 شهریور یعنی پس فردا  باز داریم میریم کربلا عزیز دلم... انشالله که صحیح و سالم وبا دستای پربرگردیم   ...
25 شهريور 1392

علی کوچولو وامیرحسین

هوالمحبوب عکس با علی کوچولو پسرعموجون که میگن خیلی شبیه هم هستین..واقعا عکسای کوچیکی علی با الان شما یکی هست و تاحالا همه رو به اشتباه انداخته وکسی نتونسته درست تشخیص بده که کدومتوم کدومین!!! .. اینم به خاطر اینه که بابا هاتون دوقولو بودن شماهم مثکه فقط ژن پدری رو بردین به قول بابایی « نمیدونم ژن ماماناشون کجا رفته »!!!!!!!!! ...
25 شهريور 1392

شب قدر دوم

هوالمحبوب سلام پسرم.. امشب  لباس مشکیت رو پوشیدی ورفتی مراسم..مامانی هم بعد مراسم چندتا عکس ازت گرفت که بیشترشبیه شکار لحظه هاست.. شما شبای قدر پیش بابایی توی قسمت آقایون بودی .باباجون؛ هم پتوی خوشگلت رو گم کرد هم 1لنگ جورابت.. بعدمراسم هم به من گفت برم خداروشکرکنم که خودت روبرام آورده!!!!!!!!!     ...
25 شهريور 1392
1